سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خواستید از دانش بهره ببرید، بدان عمل کنید و در معانی آن بسیار بیندیشید، تا دلها آن را در برگیرد . [امام علی علیه السلام]
3  پایگاه اطلاع رسانی مباشر  4

آراء واندیشه های گروه طالبان

چکیده

استعمارگران برای تسلط بر منابع کشورهای اسلامی از راه های گوناگونی همچون تحریف دین، تفرقه افکنی میان مسلمانان و تشکیل فرقه های بی اساس بهره می برند. بی شک، شناخت این مذهب ها و آگاهی از روش های تبلیغی آنها، جامعه اسلامی را از فروغلتیدن در افکار انحرافی آنها باز می دارد. طالبان یکی از گروه های انحرافی است طراح اصلی این پروژه، امریکا و انگلیس بودند که با کمک های مالی فراوان عربستان و امارات و اجرای آن توسط سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (ISI    ) و گروه های وهابی وابسته به عربستان و امارات و با هدف های گوناگونی مانند مقابله با شیعه و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، این گروه واپس گرا و منحرف را به وجود آوردند. اندیشه سیاسی طالبان بازتاب دقیق اندیشه های سلفی گری است. ابن حنبل ، ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب از بنیانگذاران حدیث نگری و جنبش سلفیه هستند. تولید چنین اندیشه هایی برای بد جلوه دادن اسلام و شکاف میان مسلمانان از برنامه های دراز مدت دشمنان اسلام است و مرتب باید انتظار چنین رویدادهایی را کشید.باشد که مسلمانان هوشیار شوند.

مقدمه

شناخت اندیشه های سیاسی ، زمینه پیدایش آنها ، مراحل رشد و افول آنها از دیرباز مورد توجه اندیشمندان ، عالمان و متفکران حوزه های علوم سیاسی و تاریخ بوده است . تولد یک اندیشه فقط تولد یک نظریه صرف نبوده ، بلکه ظهور و رشد آن،تحولات مهمی را در تاریخ رقم زده است . ایجاد نظامهای سیاسی - فکری ، ظهور و بروز تمدنها و پیشرفت و نزول آنها  ایجاد جنگها و درگیریها در طول تاریخ و... همه و همه معلول اندیشه های پیامبران ، فیلسوفان و اندیشمندان صرف نظر از حق یا باطل بودنشان  است. بررسی پدیده  طالبان که در سالهای اخیر ظهور کرد و باعث  تضاد در میان گروههای مسلمان ، بد بین شدن جهانیان نسبت به دین اسلام ، ایجاد چندین جنگ و کشتار هزاران  انسان شد و معادلات جهانی را نیز به سهم خود بر هم زد ، از این مورد مستثنی نمی باشد. برا ی شناخت یک اندیشه نمی توان از زمینه ها و عواملی که باعث تولد آن شده اند چشم پوشی کرد. چه بسا بررسی تاریخی اندیشه ها  و چگونگی شکل گرفتن آنها بسیاری از جنبه های  پنهان آنها را آشکار می کند. به این دلیل ما در مقاله حاظر  ضمن بررسی و عوامل شکل گیری پدیده طالبان و همچنین  چگونگی رشد و استحکام آن ، به ساختار اندیشه سیاسی آن می پردازیم.

واژه های کلیدی : طالبان ، افغانستان ، حنبلیه ، ابن تیمیه ، سلفیه ، وهابیت، دیوبندی ، پشتونیزم ، اندیشه سیاسی ، امارت 

زمینه های شکل گیری و ظهور طالبان

طالبان نامی است که از شکل جمع فارسی لغت عربی (طالب) به معنی محصل علوم دینی گرفته شده است. گروه طالبان با پشتیبانی امریکا، انگلیس، عربستان، امارات متحده عربی و پاکستان متولد شد. در واقع، طراح اصلی این پروژه، امریکا و انگلیس بودند که با کمک های مالی فراوان عربستان و امارات و اجرای آن توسط سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (ISI    ) و گروه های وهابی وابسته به عربستان و امارات (مانند سپاه صحابه[1] و جمعیت العلمای پاکستان[2]) و با هدف های گوناگونی مانند مقابله با شیعه و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، این گروه واپس گرا و منحرف را به وجود آوردند.

این گروه در فاصله سالهای 1373-1380 ش (1994-2002م) از جنوب افغانستان ظهور نمودند. آنان گروهی با انگیزه از طلاب علوم دینی بودند که از افزایش ناامنی در سراسر افغانستان توسط دسته های مسلح به نام مجاهد پس از فرو پاشی حکومت نجیب در سال 1370 به ستوه آمده بودند. این دسته های مسلح به مدت سه سال در حالی در جاده ها به دزدی و اخاذی می پرداختندکه سران مجاهدین در پایتخت بر سر قدرت به شدت می جنگیدند. در این شرایط که اوضاع مرزی تحت نظارت سازمان اطلاعات ارتش پاکستان     (ISI)     قرار داشت، خبرگزاریها از عملیات پر سر و صدای تصرف یک شهر مرزی در جنوب قندهار و یک پایگاه مملو از اسلحه توسط گروه ناشناخته طالبان در 1373ش (12اکتبر 1994م) خبر دادند. این گروه از قبیله پشتون درانی با سابقه ی حکومت 250 ساله در افغانستان و خواستار بازگشت «ظاهر» شاه سابق بودند. رهبر آنان ملاعمر یکی از مجاهدین سابق بود و فرماندهان محلی پاکستان را در ظهورشان دخیل می دانستند. یک هفته بعد در بیستم اکتبر هیاتی از کارشناسان امور عمرانی و سفرای خارجی به سرپرستی بابر، وزیر خارجه ی وقت پاکستان، که خود یک پشتون بود در سفری به جنوب افغانستان امکان برقراری بزرگراهی از کویته به هرات را بررسی می کردند. بابر قبلا رایزنی هایی با مقامات محلی انجام داده بود. این هیات در خارج از قند هار توسط مجاهدین محلی و در اعتراض به حمایت پاکستان از گروه طالبان گروگان گرفته شد. در سال 1994 م. سی کامیون حامل مواد غذایی، پوشاک و کالاهای تجاری از پاکستان به سوی آسیای مرکزی حرکت کرد. این کاروان ناگزیر بود در مسیر خود از هرات و قندهار بگذرد. در میانه راه تمامی کامیون ها به دستور یکی از رهبران مجاهد توقیف شد.[3]به دنبال این حرکت مجاهدین، گروه اندکی از افغان ها که در مدرسه های علمیه پاکستان تحصیل می کردند، به همراه تعدادی از افسران مجرب پاکستانی، برای نجات این محموله وارد افغانستان شدند و توانستند آن را بازپس بگیرند.این گروه نام خود را طالبان نهادند و پس از تصرف محموله، رهبر توقیف کنندگان را کشتند و جسد او را از لوله تانک آویزان کردند تا درس عبرتی برای دیگران باشد.این نخستین حضور طالبان در عرصه افغانستان بود. پس از این حادثه، پاکستان کوشید این گروه را سازمان دهی کند و سلاح های مدرن در اختیار آنها بگذارد. پیکره این گروه از نسل آواره افغان تشکیل شده بود که جنگ با شوروی را درک نکرده بودند. هر چند در میان آنها افرادی دیده می شدند که در کنار دیگر مجاهدین نیز مبارزه می کردند. آنها طعم تلخ آوارگی را چشیده بودند و از طرفی جز جنگ و خون ریزی خاطره دیگری به یاد نمی آوردند و بسیاری از آنها در همین کمپ ها به دنیا آمده و در همان جا در مدرسه های وهابی ها و افراطیون به تحصیل پرداخته بودند.[4]

به هر حال، در دوازدهم اکتبر 1994 م. نام گروه طالبان یا «طالب ها» برای نخستین بار روی تلکس خبرگزاری های جهان نقش بست. در همین روزها (نخستین عملیات نظامی بزرگ طالبان در دوازدهم اکتبر 1994م. بود) دویست نفر از طالبان که به سه دسته تقسیم شده بودند، به منطقه مرزی واقع در مرکز سپین بولدک در منطقه چمن که فضای بازی برای توقف ماشین های باری بود، حمله کردند. جاده تحت حفاظت افراد حزب اسلامی به فرماندهی ملا اختر خان، در مدت نزدیک به دو ساعت به تصرف گروه سازمان یافته طالبان درآمد.[5] در این درگیری، یک نفر از طالبان و هفت نفر از نیروهای حزب اسلامی کشته و شمار زیادی مجروح شدند. طالبان در همین تاریخ، توانستند پایگاه نظامی «پاشا» ـ یکی از مهم ترین پایگاه های تسلیحاتی حکمتیار ـ را که در آن یک انبار بزرگ پر از راکت، موشک و مهمات توپخانه ای، تانک و اسلحه بود، به تصرف خود درآورند.طالبان در مدت دو سال توانستند به کابل دست یابند و یک سال بعد نیز توانستند شهر مزار شریف را برای مدتی اندک به کنترل درآورند، ولی قیام مردمی، طالبان را مجبور به عقب نشینی تا دروازه های کابل کرد. یک سال بعد، طالبان بر پایتخت موقت دولت ربانی مسلط شد.[6]

طالبان، پشتون و از قبیله درانی بودند که در حال حاضر بزرگ ترین قوم افغانستان هستند و در مدت تقریبا 250 سال گذشته، زمام امور سیاسی کشور را در دست داشته اند. آنان دانش آموختگان مدرسه های علمیه پاکستان بودند که وهابی های عربستان و جمعیت العلمای پاکستان و سپاه صحابه، آنها را حمایت و تغذیه می کردند. بیشتر آنها سنت گرا و برخی روشن فکر بودند، ولی حضور وهابی ها و ایادی خارجی را در کنار آنها نمی توان انکار کرد.مجله نیوز چاپ اسلام آباد در این باره می نویسد:بیشترین مدرسه هایی که طالبان در آنجا آموزش دیده اند، توسط سازمان های افراطی سنی، چون سپاه صحابه که ارتباط تنگاتنگی با گروه طالبان در افغانستان دارد، اداره می شود. مدرسه اسلامیه فیض العلوم در نزدیک حیدرآباد، مرکز جمعیت العلمای پاکستان است که به رهبری مولا فضل الرحمن به عنوان مرکز مهم طالبان در سند مشهور است. در سند نه تنها این مدرسه، بلکه تمامی مدرسه های وهابی ها، مرکز عمده طالبان است.[7]

از نظر عقیدتی، اندیشه های دینی طالبان، بر مبنای فقه حنفی بود و به دلایل سیاسی با وهابی های پاکستانی هماهنگی داشتند. در نتیجه، می توان گفت طالبان، معجونی از تفکر دیوبندی و وهابی بودند. حکومت دینی طالبان، حکومت زور و سرنیزه بود، در حالی که اسلام، دین رحمت و عطوفت است و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور داده شده است که مردم را در راه پروردگار با موعظه حسنه، فرابخواند و به نیکوترین وجه با آنان بحث کند. طالبان به مشارکت مردم در اداره امور جامعه و سرنوشت خودشان اعتقادی نداشتند، بلکه باورهای خود را به زور بر مردم تحمیل می کردند. آنان با نفی برگزاری انتخابات، آرای مردم، تشکیل احزاب سیاسی و تشکل های اجتماعی، انتخابات و همه پرسی را شیوه تقلیدی و غیراسلامی می دانستند.این گروه واپس گرا، به تدوین قانون اساسی ارزشی نمی نهادند، بلکه برداشت های قشری خود را از قرآن و سنت و همچنین تأویل ها و خودرأیی ها و قیاس های خود را، به رسمیت می شناختند. نمونه های زیادی از فتوای ملا عمر، رهبر این گروه، در موارد مختلف وجود دارد که هرگز با شرع و عقل سازگاری ندارد.طالبان با مافیای قاچاق حمل و نقل مواد مخدر که بیشترشان پاکستانی بودند، همکاری می کردند. کشت و قاچاق مواد مخدر، پردرآمدترین منبع مالی طالبان بود. این گروه ده درصد قاچاق مواد مخدر را به عنوان زکات از قاچاقچیان می گرفت و به خزانه دولت خود واریز می کرد.

صرفنظر از اینکه نخستین جرقه ی شکل گیری جنبش طالبان در کجا و چگونه زده شده، فراهم بودن شرایط و زمینه های اجتماعی و سیاسی جامعه افغانستان و برخی عوامل منطقه ای و بین المللی کمک شایان توجهی به پا گرفتن این جریان نوظهور و رشد سریع آن کرد.

لذا برای سازماندهی و فهم بهتر علل رشد جنبش طالبان و موفقیت های آن در افغانستان، می توانیم متغیرهای مؤثر را در دو سطح جامعه افغان و نقش دولت های منطقه بویژه پاکستان جستجو کنیم. این عوامل، مستقل از یکدیگر عمل نکرده و برعکس گاه آثار مهمی بر هم داشته اند، به گونه ای که تأثیر برخی عوامل را هم می توان در سطح ملی و هم منطقه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

الف: عوامل داخلی ظهور و رشد طالبان:

1- بی ثباتی سیاسی و جنگ داخلی پس از خروج شوروی:

یکی از عوامل مهم داخلی که منجر به ظهور طالبان در افغانستان شد، ناتوانی رهبران گروههای جهادی افغانستان در استقرار یک دولت فراگیر و تمایل برخی از این گروهها به اعمال سلطه بیشتر بر دولت مجاهدین بود.

رقابت برای کسب قدرت منجر به وقوع منازعات مختلفی گردیده و آتش جنگ داخلی در افغانستان را شعله ور ساخت. بدین ترتیب با شروع جنگهای داخلی، نه تنها کابل میان جناحهای متخاصم تقسیم و به ویرانی کشیده شد، بلکه هر یک از جناحهای متخاصم نیز بر بخشهایی از خاک کشور سلطه داشتند و درصدد بودند به مناطق بیشتری دست پیدا کنند. این درگیری ها، بی ثباتی و ناامنی و بحران اقتصادی را بر سراسر افغانستان حاکم کرد. همین گسترش بی ثباتی و ناامنی کمک مهمی به ظهور گروه طالبان کرد تا به بهانه برقراری ثبات و امنیت از طریق از میان برداشتن جناحهای متخاصم جهادی دست به کار شود. پیروزی های اولیه ی طالبان در مناطق جنوبی در قندهار و جلال آباد ناشی از همین ضعف دولت مرکزی افغانستان و گسترش برخوردها میان دولت ومخالفان آن بود.

2- بحران اقتصادی، فقر فرهنگی و نفوذ پایدار سنت های مذهبی:

جنگ با شوروی و جنگ های داخلی مکرر بنیان های اقتصادی افغانستان را در هم ریخت و سبب فقر عمومی در کشور شد. تداوم این فقر عمومی از یک سو و نفوذ پایدار سنت های دینی از سوی دیگر از عوامل مهم ظهور طالبان به شمار می رود.

این نکته بویژه از این جهت قابل توجه است که بدانیم اکثریت نیروهای طالبان و هسته های اصلی آن را گروهی از جوانان طبقات پائین و تهیدست جامعه ی افغانستان بویژه پشتونها تشکیل می دهند که در سالهای بعد از خروج شوروی و پایان جنگ های جهادی، در مدارس دینی پاکستان مشغول تحصیل شدند، تا با اندک حمایت مالی که رهبران دینی این مدارس از آنها در دوران طلبگی می کردند خود را از فقر و تنگدستی رها سازند.

از طرفی اعضای جنبش طالبان بخاطر تعصب مذهبی بسیار که بیشتر در دوران تحصیل در آنها بوجود آمده بود، شرکت در عملیات مسلحانه برای استقرار نظام مذهبی در افغانستان را یک وظیفه ی شرعی در نظر گرفته و مقام این نوع فعالیت را تا سطح جهاد در راه خداوند بالا می بردند.

جنبه ی ضد شیعی تعالیم آنها و قلمداد کردن شیعیان به عنوان عناصر « رافضی» و خارج از دین، جنبه ی مذهبی و تعصب آنها نسبت به فعالیت نظامی در صفوف طالبان را دوچندان می کند.

ب- عوامل منطقه ای ظهور و رشد طالبان:

 1- پاکستان و جنبش طالبان:

 با خروج شوروی از افغانستان پاکستانی ها تلاش برای ایجاد یک نظم جدید را با سازماندهی طلاب افغانی در مدارس دینی کراچی، پیشاور، اسلام آباد، لاهور و سایر شهرهای پاکستان آغاز کردند. به رغم تکذیب های مقامات پاکستانی، در رابطه با سازماندهی طالبان جای شکی نیست که سازمان اطلاعات پاکستان و نیروهای ویژه ی وزارت پاکستان نقش اصلی در خلق، آموزش و تجهیز طالبان بازی کرده اند. شرکت نیروهای سپاه صحابه در عملیاتهایی از قبیل فتح کابل دلیلی بر این مدعاست. پاکستان همچنین از طریق دیپلماتیک و سیاسی نیز به تقویت طالبان کمک رسانیده است. شناسایی عجولانه ی طالبان به عنوان دولت رسمی افغانستان یک روز پس از فتح مزار شریف در 25 مه 1997 آشکارترین جلوه ی این سیاست پاکستان بود. بنظر می آید که دولت پاکستان بر اساس انگیزه های اقتصادی و سیاسی به حمایت و تقویت طالبان پرداخته است.

2-عربستان و امارات متحده عربی:

اگر پاکستان را مغز متفکر در سازماندهی و آموزش گروه طالبان بدانیم، بر پایه ی بسیاری از منابع موجود حمایت مالی از جنبش طالبان به عهده ی عربستان و در درجه بعد امارات عربی متحده بوده است. اصولا عربستان در دوران حضور شوروی نیز کمک های زیادی به گروههایی از مجاهدین افغان می کرده است. عربستان نه تنها تامین کننده اصلی نیازهای مالی مدارس دینی گوناگون در پاکستان و بویژه مدارسی نظیر جامعه العلوم الاسلامیه است، بلکه در تأسیس گروههای مسلحی همچون سپاه صحابه پاکستان و بعدها طالبان نقش مهمی ایفا کرده است. عربستان پس از شروع عملیات نظامی طالبان در فتح قندهار، جلال آباد و سایر استانها، حمایت های مالی خود را از این گروه افزایش داد.

آنتونی هیمن ضمن اشاره به تلاشهای پاکستان در سازماندهی و آموزش گروه طالبان، عربستان را «حامی بانکی تلاشهای پاکستان» خوانده است. وی درجایی دیگر پاکستان را «حامی مخفی» طالبان و عربستان را «حامی مالی» این گروه دانسته است.

عربستان در پشتیبانی از طالبان دو انگیزه اساسی داشته است. نخست آنکه عربستان خود را «ام القرای» جهان اسلام می داند و کمک به مسلمانان را نوعی وظیفه برای خود در نظر می گیرد. عربستان از این طریق به گسترش نفوذ سیاسی خود در جهان اسلام، و در میان اقلیت های مسلمان در کشورهای غیر اسلامی می پردازد. انگیزه دوم عربستان در حمایت از طالبان، رقابت با نفوذ ایران در افغانستان و بدین طریق منزوی ساختن ایران در این کشور و آسیای مرکزی بوده است.

 امارات عربی متحده نیز یکی از حامیان عمده ی مالی طالبان محسوب می شود. امارات پس از پاکستان و عربستان سومین کشوری است که طالبان را به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت شناخته و کمک های مالی هنگفتی در اختیار این گروه قرار داده است. بدون شک اختلاف امارات با ایران بر سر جزایر سه گانه ی ایرانی در خلیج فارس عامل اصلی کمک های امارات به طالبان و تلاش برای استقرار یک رژیم ضد ایرانی در افغانستان می باشد.



[1]    .این گروه در اوایل دهه 1980 توسّط یک روحانى سنّى به نام «مولانا حق نواز جهنگوى» تأسیس شد که مصادف با سال هاى اوّل انقلاب اسلامى در ایران بود و علّت پایه ریزى گروه صحابه این بود که از تأثیرگذارى انقلاب اسلامى ایران بر مردم پاکستان جلوگیرى کند  .این گروه یکى از اهداف مهمّ خود را مبارزه با عزادارى امام حسین(علیه السلام) و در واقع تخطئه قیام آن حضرت مى دانستند.

[2]   . این حزب در سال 1968 م تأسیس شد و حزبی اسلامی عامه‌پسند و نه چندان نخبه‌گرایی است که از اصول مترقیانه اسلامی پیروی می‌کند. اعضای این حزب سنی مذهب بوده و معتقد به سنت‌ها و مکتب بریلوی می‌باشند. رهبری آن را «مولانا شاه احمد نورانی» بر عهده دارد، مقر آن در شهر کراچی است و عقایدشان نیز به شیعیان نزدیک‌تر است

[3]  - سید عبدالقیوم سجادى، جامعه شناسى سیاسى افغانستان، قوم مذهب و حکومت، قم، دفتر تبلیغات

[4]   - سید مهدى علیزاده، افغانستان ریشه یابى و بازخوانى تحولات معاصر

[5]   - چنگیز پهلوان، افغانستان، عصر مجاهدین و برآمدن طالبان

[6]   - جمعى از نویسندگان، جریان پرشتاب طالبان

[7]   - همان منبع


¤ نویسنده: موسی مباشری



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 86
بازدید دیروز: 149
مجموع بازدیدها: 367166
 

»» درباره خودم
 

»» پیوندهای روزانه
 

»»فهرست موضوعی یادداشت ها
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
جهان تشنه معنویت
پیشنهاداتی جهت برگزاری مطلوب جلسات
وظایف مدیر آموزشی
موضوعات نهج البلاغه
دنیا از دیدگاه حضرت علی (ع) در نهج البلاغه
سیره پیامبر اعظم (ص) از دیدگاه دانشمندان جهان
تاثیرات فرهنگی اجتماعی مدارس قدیمی
افسردگی وراههای درمان آن
چگونگی بیعت حضرت علی (ع) با خلفا
ویژگی های مدیران وکارگزاران درقرآن کریم- 1
ویژگی های مدیران وکارگزاران درقرآن کریم- 2
پنجاه سئوال وجواب از قرآن
مقالات علمی دیگران
بررسی اهمیت وضرورت مشاوره وراهنمایی
نکات مهم در هنگام مطالعه
ناتوی فرهنگی و ضرورت توجه به آن
مهندسی فرهنگ
موفقیت وعوامل مؤثر آن
شبیخون فرهنگی
روابط عمومی موفق
بزرگترین مشکلات جهان اسلام از دیدگاه رسول اکرم در خطبه غدیر
پنجاه سئوال وجواب از قرآن
معیارهای گزینش مدیران
راهکارهای عملی برای کسترش حجاب وعفاف
هفته دفاع مقدس
موفقیت وعوامل مؤثر آن
آراء واندیشه های گروه طالبان
دست نوشته ها
امت واحده
ارتباطات ورسانه ها در جهان سوم
توسعه سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی
نقش نخبگان سیاسی در ایجاد سنت های سالم سیاسی
نظریه های امپریالیسم
بررسی اصول ومبانی لیبرالیسم
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» لوگوی دوستان من
 



-------------------------------------------

سفارش تبلیغ
صبا ویژن